ونسان ونگوگ
![ونسان ونگوگ](https://tajadodgroup.ir/wp-content/uploads/2023/10/ونگوگ.jpeg)
ونسان ونگوگ، یکی از معروفترین نقاشان پست امپرسیونیست جهان بود که نقاشی را در سن ۲۷ سالگی شروع کرد. نقاشی های اولیه او تابلوهای رنگارنگی نیستند که بیشتر مردم با آن آشنا هستند. ون گوگ به عنوان یک هنرمند زندگی نسبتا کوتاهی داشت، با این حال در مدت حدود ۱۰ سال، حدود ۲۱۰۰ اثر هنری ،از جمله حدود ۸۶۰ نقاشی رنگ روغن خلق کرد. که بسیاری از نقاشی های او در دو سال آخر عمرش خلق شده اند. شگفتانگیز است که با وجود مشکلات مالی و بیماری روانی وی توانست مجموعهای از آثاری را خلق کند که هنرمندان دیگر در طول عمری بسیار طولانیتر موفق به انجام نشده اند. در ادامه نگاه کوتاهی به زندگینامه و اثار هنری ونگوگ داریم با ما همراه باشید.
زندگی نامه ونسان ونگوگ
ونسان ونگوگ (Vincent van Gogh که در اصل «ون خوخ» تلفظ میشود) متولد ۳۰ مارس ۱۸۵۳ است. او در شهر زوندرت برابانت هلند، در نزدیکی مرز بلژیک به دنیا آمد. او فرزند واعظ «تئودوروس ون گوگ» (۱۸۸۵-۱۸۲۲) و «آنا کورنلیا کاربنتوس» (۱۹۰۷-۱۸۱۹) بود. مادرش دختر صحافی از لاهه بود. دقیقاً یک سال قبل از تولد ونگوک خانوادهاش صاحب پسری شده که او را ونسان نامیده بودند. ولی متاسفانه او مرده به دنیا آمده بود بنابراین خانواده مجدداً نام ونسان را روی ونگوگ گذاشتند. برخی از مفسران عقیده دارند که گذاشتن نام برادر بزرگتر مرده بر روی ونسان، تأثیر روحی و روانی بسیاری داشته است. . بعد از ونسان، بردارش «تئو» در سال ۱۸۵۷ به دنیا آمد و او یک برادر دیگر به نام «کور» نیز داشت. همچنین سه خواهر به نام های «آنا»، «ویلمین (ویل)» و «الیزابت» داشت. پدرش «تئودورس ونگوگ» کشیش کلیسایی در یک روستا بود. ونسان ونگوگ در محیط بسیار مذهبی و سخت گیرانه کلیسا بزرگ شد. پدرش تئودورس یک مسیحی پروتستانی بود و روزها تمام اعضای خانواده را برای پیاده روی به منطقه زوندرت میبرد و همین موضوع باعث شد وینسنت به طبیعت علاقه مند شود.
دوران کودکی ونگوگ
ونسان (وینسنت) در دوران کودکی پسری درونگرا و کم حرف بود. او در سال ۱۸۶۱ به تحصیل در مدرسه روستا مشغول شد ولی یکسال بعد از مدرسه خارج شد و تحت آموزش خانگی والدینش قرار گرفت، چرا که خانوادهاش اعتقاد داشتند، بچههای روستا در مدرسه باعث میشوند وینسنت رفتاری خشن پیدا کند. پدرش و فرمانداری آنا بیرنی سه سال را صرف آموزش وینسنت کردند و سپس او را در سال ۱۸۶۴ به مدرسه شبانه روزی فرستادند.
اما ونسان تنها دو سال در آن مدرسه تحصیل کرد و توانست در آنجا زبان فرانسوی، انگلیسی و آلمانی را بیاموزد. جالب است بدانید که او هر از گاهی نقاشی میکشید ولی چندان نشانهای از استعداد هنری در او دیده نمیشد.
دوران جوانی ونگوگ
ونگوگ در ۱۶ سالگی، عازم شهر لاهه شد و در شعبه هنری و تجارت چاپ فرانسه در لاهه مشغول به کار شد. عمویش در این شرکت شریک بود و ونسان در این دوره شروع به نوشتن نامههایی به برادرش تئو کرد. ونسان همیشه با برادرش تئو رابطه خوبی داشت و از بچگی مورد حمایت تئو بود. ونسان تا آخر عمر خود به نوشتن نامه برای تئو ادامه داد.
همچنین در پاریس و لندن مدتی وینسنت در نمایندگیهای هنری کار کرد. در لندن او عاشق دختر صاحبخانه اش شد. البته این عشق متقابل نبود و باعث شد دوره افسردگی ونسان شروع شود. ونگوگ به لطف کار خود در تجارت هنر توانست دانش کاملی از هنرهای تجسمی کسب کند. هنگامی که در پاریس زندگی میکرد، آثاری زیبا از دهقانان و روستا را در نقاشی هنرمندانی به نام های «ژان فرانسوا میلت» و «ژول برتون» مشاهده کرد. این آثار تأثیر عمیقی بر روی ونسان گذاشتند و باعث شدند او بسیاری از آثار خود را به ترسیم دهقانان اختصاص دهد. نقاشی معروف او با نام «سیب زمینی خواران» یکی از مشهورترین آثار او در این زمینه است.
ون گوگ در سال ۱۸۷۶ از تجارت هنر اخراج شد و به رامسگیت انگلستان رفت تا به عنوان معلم دستیار کار کند. در اواخر سال، ونسان به بوریناژ فرستاده شد و در آنجا به عنوان واعظ در میان معدنچیان به کار مشغول شد. ونگوگ در آن سالها در فقر و افسردگی زیادی به سر میبرد میبرد.
در زمستان ۱۸۸۸ وینسنت ونگوگ به شهر آرل فرانسه رفت و نقاشیهای زیادی کشید. همچنین در آن دوران نامههای بسیاری به برادرش تئو، که نقش مهمی در زندگیاش داشت، نوشت. از آنجایی که تئو برادرش وینسنت را بسیار دوست داشت، هر بار برای او پول میفرستاد. حتی هزینه سفرش به آرل را نیز تئو پرداخت کرد.
نگاهی به زندگی هنری و اثار معرف ونگوگ
علاقه اصلی ونگوگ طراحی بود؛ اما بعد از مدتی آن را رها کرد ونگوگ با ارادهای آهنین، در تابستان سال ۱۸۸۲ میلادی نقاشی با رنگ روغن را فراگرفت و زندگی روستايیان و کارگران را به تصویر کشید. او در سال ۱۸۸۳ میلادی به انس با طبیعت علاقهمند شد و با دهقانان وقت میگذراند. ونگوگ در این زمان با ترسیم صحنههای طبیعت و زندگی دهقانان، ازژان فرانسوا میله، نقاش فرانسوی، الگوبرداری و صحنههایی از بافندگان را ترسیم کرد.
ونگوگ در ماه مه ۱۸۸۴ میلادی، چند اتاق از کلیسای کاتولیک در لاهه اجاره کرد و یکی از اتاقها را بهعنوان اتاق کار خود قرار داد. او سخت تمرین کرد تا آماده یک تابلوی بزرگ و پیچیده شود. سرانجام در آوریل سال ۱۸۸۵ میلادی پس از طی مدتی مطالعه و ممارست سخت، موفق شد شاهکار دوره هلندی خود به نام سیبزمینی خواران را به ثمر برساند.
ونگوگ در تابستان همان سال، تعداد زیادی نقاشی از دهقانانی کشید که در مزارع کار میکردند و بعد از آن به نقاشی منظره روی آورد. او در سال ۱۸۸۵ میلادی در آکادمی آنتورپ ثبت نام کرد؛ اما درسها برایش خستهکننده بودند و تنها تحت تاثیر موزههای این آکادمی قرار گرفت.
ونگوگ در این دوره از نقاش معروف آلمانی سبک باروک، پیتر پل روبنس تاثیر گرفت و بر چاپ ژاپنی یا اوکییوئه مسلط شد. چاپ ژاپنی گونهای از چاپ کلیشه چوبی بود که در ژاپن رایج بود و به موضوعات روزمره زندگی، ادبیات کلاسیک، مذهب، آداب و رسوم، طبیعت بیجان، شعر، زندگی درباری و غربگرایی توجه داشت.
ونگوگ در ابتدا شیوه امپرسیونیسم را پیش گرفت و بعد از دو سال به پستامپرسیونیسم مسلط شد
ونگوگ در سال ۱۸۸۶ برای زندگی با برادرش تئو که آن زمان در پاریس بود، به آنجا رفت و در این شهر با آثار امپرسیونیستهای معروفی چون کلود مونه و ادوارد مان آشنا شد. همچنین آثار پست امپرسیونیستهایی چون پل سزان و پل گوگن را بررسی کرد و با آنها ارتباط گرفت. او با مطالعه و تحقیق متوجه شد روشی که در هلند با آن کار میکند، تا حد زیادی منسوخ شده است؛ پس علاوه بر مطالعه درباره سبکهای موجود در فرانسه، نقاشی از طبیعت بیجان را نیز آغاز کرد.
ونگوگ در طول مدت اقامت در پاریس، با پل گوگن دوست شد و با دیگر نقاشان سبک امپرسیونیست نیز ارتباط گرفت. او ظرف دو سال بر سبکهای روز مسلط شد و نقاشی به سبک مخصوص خود را آغاز کرد. سپس در آغاز سال ۱۸۸۸ به جنوب آرل (Arles، روستایی در پرووانس فرانسه که اکنون شهر شده است) رفت و تصمیم گرفت با استفاده از ترکیب رنگهای جسورانه به هنر مدرن کمک کند. بسیاری از نقاشیهای وی در این دوره، مناظر گوناگون از مزارع گندم است.
برخی از مشهورترین اثار ونگوگ
همسربرادرش مجموعه آثار ونسان را کـه توسط تئو گرد آوری شده بود، بـه هلند بازگرداند تا در آنجا بـه نمایش گذاشته شود. تعداد آثار ونسان ونگوگ بـه بیش از 2100 اثر می رسد. آثار او 860 نقاشی رنگ روغن و بیشتر از 1300 طراحی، چاپ، اسکیس و نقاشی آبرنگ را شامل میشود. نقاشی هاي مشهور ونسان ونگوگ از باارزشترین و گرانترین آثار نقاشی جهان هستند.
معروف ترین نقاشی هاي ونسان ونگوگ
- سیبزمینیخورها
- گلهاي آفتابگردان
- شب پُرستاره
- گلهای زنبق
- بالکن کافه در شب
- اتاق خواب در ارل
- شکوفه هتی بادام
- گاشه
سیبزمینیخورها یا سیبزمینیخوران
که در سال ۱۸۸۵ میلادی ترسیم شد، جزو اولین کارهای بزرگ ونگوگ محسوب میشود. او علاقه داشت روستاییان را تا جای ممکن، بهطور واقعگرایانه تصویر کند و به عمد، مدلهای زمختی را برای نقاشی خود انتخاب میکرد. ونگوگ با وجود گذشت زمان و ترسیم نقاشیهای بسیار، باز هم سیبزمینیخورها را بهترین اثر خود میدانست و در نامهای که به خواهرش نوشت، گفته بود:
آنچه درباره کار خودم به آن فکر میکنم، این است که نقاشیای که من از روستاییها در حال خوردن سیبزمینی در نوینن (Nuenen) کشیدم، بهترین کاری است که انجام دادهام.
گلهای آفتابگردان
مشهورترین تابلوی ونگوگ از طبیعت بیجان است که آن را در سال ۱۸۸۸ میلادی ترسیم کرد. این تابلو بهعلت تصویر زیباییهای طبیعی با رنگهای زنده شهرت بسیاری دارد. در این نقاشی، یک گلدان با ۱۵ گل آفتابگردان نقاشی شده است. این تابلو در سال ۱۹۸۷ میلادی به قیمت ۴۰ میلیون دلار به یک سرمایهدار ژاپنی فروخته شد و رکورد گرانقیمتترین حراج فروش نقاشی را شکست. ونگوک دو سال بعد تابلوی گلهای زنبق را کشید که بعدها رکورد قیمت تابلوی گلهای آفتابگردان را شکست.
نقاشی «اتاقخواب آرل»، سه نقاشی را شامل میشود که به این نام شهرت یافتهاند. ونگوگ این نقاشیها را در سال ۱۸۸۸ میلادی کشید که مهمترین آنها اولین تابلوی این مجموعه است. سوژه این نقاشی، اتاق خواب ونگوگ در روستای آرل فرانسه است که به آن «خانه زرد» نیز میگفتند. نام «اتاقخواب» عنوانی است که ونگوگ برای این اثر انتخاب کرد. تفاوت این نقاشی با نقاشیهای دیگر در تابلوی آویزان شده در سمت راست دیوار است که در آن تصاویر کوچکی از آثار پرتره ونگوگ مشاهده میشوند؛ پرترههای که ونگوگ از دوستانش «اوژن باخ» (Eugene Boch) و پل میله (Paul-Eugene Milliet) کشیده است.
![افتابگردان](https://tajadodgroup.ir/wp-content/uploads/2023/10/افتابگردان-300x240.jpg)
ونسان ونگوگ
شب پرستاره
بعد از تابلوی سیبزمینیخواران، مشهورترین اثر ونگوگ است. این تابلو را ونگوگ در سال ۱۸۸۹ میلادی، در اوج هنرمندی با استفاده از قدرت تخیل خود کشید. این شاهکار منحصربهفرد، در واقع منظرهای از پنجرهی اتاق آسایشگاه روانی او در شهر سنت رمی دو پروانس فرانسه بود. این اثر ونگوگ، علاقه و تسلط او به آسمان و نجوم را نشان میدهد. طبق گفته «رصدخانه گریفیث» (Griffith Observatory) واقع در کالیفرنیا، ونگوگ در این تابلو، موقعیت ماه، ونوس و ستارههای اطراف آن را طبق واقعیت ترسیم کرده است.
گلهای زنبق
از مهمترین آثار ونگوگ محسوب میشود که در سال ۱۸۸۹ میلادی ترسیم شد. ونگوگ این تابلو را یک سال پیش از مرگ خود کشید؛ با این تابلو، هنر ونگوگ نقطه امیدی در برابر حملات عصبی او شد. ونگوگ این تابلو را «صاعقهگیر بیماری من» (lightning conductor for my illness) نامید. تابلوی گلهای زنبق در سپتامبر ۱۹۸۷ میلادی به قیمت ۵۳٫۹ میلیون دلار فروخته شد و عنوان گرانترین نقاشی آن دوره را به خود گرفت؛ رکوردی که دو سال و نیم پابرجا بود. این تابلو اکنون رتبه پانزدهم را در میان گرانترین نقاشیهای جهان دارد.
کافه شبانه
این تابلو در سپتامبر سال ۱۸۸۸ در آرل کشیده شده است. در تصویر آن فضای داخلی یک کافه شبانه با دری در مرکز پس زمینه را میبینیم که از پرده نیمه باز آن میتوان حدس زد با فضای خصوصیتری روبرو هستیم. پنج مشتری پشت میزهای کنار دیوارهای راست و چپ نشستهاند و یک پیشخدمت با کت روشن در یک طرف میز بیلیارد در وسط اتاق به چشم میخورد. رنگهای به شدت متضاد و زندهای را در نقاشی ونگوگ میبینیم. سقف سبز و قرمزی دیوارها در کنار درخشش لامپهای گازی و کفپوش زرد همگی مخاطب را به هیجان میآورند. پرسپکتیو به کار رفته نیز نسبتاً به سمت زمین انحراف دارد. ونگوگ در نامهای به برادرش ادعا میکند که این تابلو به خاطر اغراق خشونت آمیز رنگها و بافت ضخیم رنگی، یکی از زشتترین کارهای او به شمار میرود. اگر چه امروزه این اثر را یکی از شاهکارها و یکی از معروفترین کارهای این نقاش میدانند. چیزی که در این تابلو اهمیت زیادی دارد، ظهور اولیه اکسپرسیونیسم در نقاشی است که در آن هنرمند اثرش را با احساساتش درمیآمیزد و دیگر یک شاهد صرف به شمار نمیآید
اتاق خواب آرل
نقاشی اتاق خواب آرل در واقع سه نسخه است و آنچه که در این مطلب موجود است نسخهی اول این نقاشی است. هر سهی این نقاشیها از اتاق خواب خود ونگوگ نقاشی شدهاند، اما تفاوت اصلیشان یکی در نوع رنگآمیزی و دیگری در نقاشیهایی ست که در سمت راست نقاشی و دیوار سمت چپ تخت آویز شدهاند.
اولین نسخهی این نقاشی در اکتبر 1888 و نسخههای دوم و سوم به ترتیب در سپتامبر و اکتبر سال 1889 کشیده شدند.
شکوفه های بادام
در سال 1890 ونگوگ این نقاشی را اختصاصاً برای یک نفر کشید. توضیح آن که ونگوگ رابطهی بسیار خوبی با برادرزادهاش، یعنی پسرِ تئو، داشت و این نقاشی هدیهی نگوگ برای سالروز تولد برادرزادهاش است. مهمترین نکتهای که در ارتباط با نقاشی شکوفههای بادام به عنوان یکی از بهترین نقاشی های ونگوگ وجود دارد این است که تأثیر مکتب ژاپنی Ukiyo-e بهشدت در این نقاشی قابل ملاحظه است. در آن ایام، ونگوگ علاقهای بسیار به نقاشیهای ژاپنی پیدا کرده بود.
دکتر گاشه
پرتره دکتر گاشه گرانقیمتترین نقاشی وینسنت ونگوک است.در این نقاشی، چهرهی دکتر پاول گاشه را به تصویر کشیده است. او کسی بود که در ماههای آخر زندگی وینسنت ونگوگ از وی مراقبت میکرد.نقاشی پرتره دکتر گاشه در سال 1990 در حراجی نیویورک به قیمت 82.5 میلیارد دلار فروش رفت.
این اثر، سیزدهمین نقاشی گرانقیمت در جهان است.
آخرین نقاشی ونگوگ
تابلو مزرعه گندم و کلاغها اثری است که اغلب کارشناسان معتقد بودند آخرین نقاشی باشد که «ونگوگ» خلق کرده است. با اینکه در حال حاضر مدارک کافی برای به چالش کشیدن این فرضیه وجود دارد، اما مزرعه گندم و کلاغها یکی از آخرین آثار ونگوگ است.
بیماری ونگوگ
ون گوگ که از بیماری روانی رنج میبرد، در دسامبر ۱۸۸۸ گوش چپ خود را با تیغ سلمانی برید!
ونگوگ در فرانسه اوقات هنری خوبی داشت ولی به لحاظ روحی، دورههای افسردگی بسیاری را سپری کرد و حتی به مدت یک سال در یک موسسه روانی بستری شد. ونگوگ میگفت که گاهی ترس های شدیدی به سراغش میآید و احساس میکند سرش خالی شده است. همچنین او اغلب میگفت که در گوشش صداهایی را میشنود. همین صداها باعث شد که ونگوگ یک روز گوش خود را قطع کند. وقتی مردم به خانه او رسیدند او در حالی که فریاد میزد گوش خود را که کاملاً آن را قطع کرده بود در دستش داشت و خون همه جا را گرفته بود.
برخی عقیده دارند که ونگوک برای اینکه از شر صداهایی که میشنید خلاص شود، گوشش را قطع کرد ولی برخی دیگر این شایعه را باور دارند که وینسنت ونگوگ میخواسته به زنی که دوستش داشته هدیهای بدهد ولی از آنجایی که فقیر بوده و پولی نداشته، گوش خود را که بخشی از وجودش بوده به او تقدیم کرده است که البته بعدها واقعاً این گوش بدست آن رسیده بود.
اینکه آیا جنون و دیوانگی ونگوگ در خلق آثارش نقش داشته یا خیر، سوالیست که حتی بعد از ۱۲۰ سال تحقیق و بررسی روانپزشکان همچنان بی جواب است. یکبار برادر ونگوگ یعنی تئو در نامهای به خواهرشان ویلمین نوشته بود، به نظر میرسد دو نفر در او وجود دارند، یکی فوق العاده با استعداد است و رفتاری خوب و ملایم دارد و دیگری خشن و خودخواه است.
ونگوگ سالهای آخر عمرش را در فرانسه زندگی میکرد. بیشتر در محیط روستایی احساس راحتی داشت و دکترش توصیه کرده بود که تمرکزش را بر روی نقاشی بگذارد. وینسنت در دو ماه پایانی عمرش ۹۰ نقاشی خلق کرد. همواره سعی داشت احساسات خود را که قادر به بیانشان نبود در نقاشیهایش نشان دهد. معروفترین اثرش که آفتابگردان نام دارد، نشان دهنده امید است
سرانجام ونگوگ
زندگی ونگوگ به مانند آثارش زیبا و خوشایند نبود. این نقاش پساامپرسیونیست در طول زندگی خود بسیار طرد شد. فقر او سبب شد یک حرفه ناموفق را بهعنوان هنرمند بهدست بگیرد و در نهایت با افسردگی شدید در برابر جراحات روحی تسلیم شد.
طبق منابع، ونگوگ در روز ۲۷ ژوئیه سال ۱۸۹۰ میلادی در مزرعهای در نزدیکی سور اواز، با هفتتیر به خود شلیک کرد و دو روز بعد از آن در ۲۹ ژوئیه ۱۸۹۰ در حالی درگذشت که سرش بر بالین برادرش تئو بود. برخی علت مرگ ونگوگ و خودکشی او را خستگی از زندگی سخت و انتخاب استانداردهای بالای کارش میدانند. برخی منابع تاریخی عقیده دارند که ونگوگ با شلیک تیر، خودکشی کرد و بعضی دیگر معتقدند او بر اثر تصادف کشته شد.
هنگام مراسم تشیع جنازه ونگوگ، ملحفههای سفیدی که روی تابوتش بود را از گلهای آفتابگردان، گل رز و گلهای زرد پوشانیده بودند. رنگ زرد، رنگ موردعلاقه او و نماد نوری بود که در آثار هنریاش وجود داشت.
تئو، برادر ونگوگ که مسئول نگهداری از آثار بردارش بود، ۶ ماه بعد از ونگوگ درگذشت. بعد از آن «یوناها ونگوگ» بیوه تئو، از فرانسه به هلند بازگشت و تمام وقتش را به معرفی آثار برادر شوهرش گذراند. او در سال ۱۹۱۴ میلادی، هنگامی که از شهرت ونگوگ اطمینان یافت، مکاتبات ونگوگ با برادرش را منتشر کرد.